یک روز قبلتر

ساخت وبلاگ

قد کوتاهی داشت. حسام با آن قد بلندترش گفته بود همان سالهای دور دیده بودمش-هر چند فاصله ی سنی شان زیاد بوده باشد-، و به من از او و دیگری می گفت. آخرین بار هم دیده بودش. کی بود؟ شاید ده سال قبلتر.

امین آن شنبه که آمد گفت: خبر داری؟ خودم را زده بودم به نفهمی. گفتم نه. مثل روزی که به خودم گفته بودند. 

 حتی اگر اتوبوس اهواز هم نبود، گلدانی در تهران شاید، یا برج چهارمی در کالیفرنیا. از تهران تا سئول راهی نبود. 

و خاتمة الکآبهْ: برایِ «سینِ» عزیز!...
ما را در سایت و خاتمة الکآبهْ: برایِ «سینِ» عزیز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3genesis0 بازدید : 68 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 2:15